که اینطور

شاید شد و طولانی تر نوشتم. شاید کلمات خودش اومد. نمیدونم. فقط دارم از یه احتمال حرف می زنم.

که اینطور

شاید شد و طولانی تر نوشتم. شاید کلمات خودش اومد. نمیدونم. فقط دارم از یه احتمال حرف می زنم.

آخرین مطالب
  • ۹۸/۱۰/۱۴
    سر
  • ۹۸/۰۹/۰۲
    ذر

در راه رفتن

شنبه, ۴ آبان ۱۳۹۸، ۰۹:۰۱ ب.ظ

بهترین متن را هم که بنویسم، در نهایت فقط ذره کوچکی از چیزی که من می‌نامیم‌اش، بیرون ریخته می‌شود‌؛ شما فرض کن یک درصد از مواد مذاب درون یک کوه آتش‌فشانی غول‌آسا. اما تنها دلیلی که آن بهترین متن هنوز نوشته نشده همین است؟ نه‌، حتما دلایل دیگری هم در کار است. فکر اینکه همه این نوشتن‌ها شبیه مخدر است و فقط کمی دردم را تسکین می‌دهد، باعث می‌شود هیچ کدام از متن‌هایم را مفتخر به دریافت افتخار لقب بهترین نکنم‌‌. با این کار امید در دلم زنده می‌ماند و به خودم می‌گویم پسر! باید بهتر از اینها باشی‌. آن چیزی که بعد از نوشتن‌اش بتوانی پاهایت را با خیال راحت دراز کنی و خودت را بخارانی، هنوز از راه نرسیده. کاش می‌شد پرسید اصلا در راه هست؟ اصلا راه افتاده که من مثل پیرزن‌ها صندلی چوبی را خرکش کرده‌ام تا دم در و بی‌حرکت رویش نشسته‌ام منتظر؟ 

  • محمد

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی