که اینطور

شاید شد و طولانی تر نوشتم. شاید کلمات خودش اومد. نمیدونم. فقط دارم از یه احتمال حرف می زنم.

که اینطور

شاید شد و طولانی تر نوشتم. شاید کلمات خودش اومد. نمیدونم. فقط دارم از یه احتمال حرف می زنم.

آخرین مطالب
  • ۹۸/۱۰/۱۴
    سر
  • ۹۸/۰۹/۰۲
    ذر

۳ مطلب در مهر ۱۳۹۵ ثبت شده است

۱۸
مهر

تجربه خوبی که از شب قدر و خوندن کتاب «مجلس ضربت زدن» داشتم رو ادامه دادم و الان دارم فیلمنامه «روز واقعه» رو می خونم و برنامه بعدیم هم «آفتاب در حجاب»ه. خوب بود اگه حال و حوصله خودن کتاب های غیر داستانی رو داشتم و حماسه حسینی یا کتاب جعفر شهیدی رو می خوندم، ولی ای آقا، کی حالشو داره و این حرفا. هر  چند بر این باورم که کتاب اگه کتاب باشه، بدون داستانم آدمو می کشه، نمونه اش نفحات نفت و نشت نشا از امیرخانی که جذاب نوشته شدن و سه سوته تموم میشن. 

۰۶
مهر

خیلی خوشحال و خندان دارم روزها رو میگذرونم. البته خیلی عاقلانه نیست این وضعیت :) یعنی قاعدتا نباید اینجوری باشه، ولی حالم خوبه

۰۲
مهر

از بهترین کارایی که می کنم برنامه ریزی برای هر چیز غیر قابل برنامه ریزی ایه. آخریش نوشتن آخرین اس ام اس توی تقویم باد صبا بود تا بدونم بهترین زمان برای دادن اس ام اس بعدی کی هست. اما خب مشکل اینه که برنامه ریزی هام معمولا فقط برای همین چیزای مسخره اس، برنامه ریزی کلان برای مثلا پولدار شدن یا یاد گرفتن یه زبان یا یه نرم افزار یا... ندارم.