که اینطور

شاید شد و طولانی تر نوشتم. شاید کلمات خودش اومد. نمیدونم. فقط دارم از یه احتمال حرف می زنم.

که اینطور

شاید شد و طولانی تر نوشتم. شاید کلمات خودش اومد. نمیدونم. فقط دارم از یه احتمال حرف می زنم.

آخرین مطالب
  • ۹۸/۱۰/۱۴
    سر
  • ۹۸/۰۹/۰۲
    ذر

۲ مطلب در بهمن ۱۳۹۰ ثبت شده است

۲۱
بهمن
اولین تجربه ی کارگردانی پیمان معادی یک ملودرام است . خیلی تعجب کردم موقع دیدن فیلم ، چرا که این فیلم فعلا به عنوان بهترین فیلم از نگاه تماشاگران انتخاب شده پس توقع من از فیلم به شدت بالا رفته بود .

نکته ی مهمی که خودنمایی می کرد وبرایم بسیار آزاردهنده بود سیاه و سفید بودن فیلم بود . هدف دقیق کارگردان را نمی دانم اما به نظر من این سیاه و سفید بودن فقط یک ژست بود . منظورم سیاه نمایی فیلم نیست – که فیلم در این دام نیفتاده – ولی واقعا معلوم نبود چرا سیاه و سفید ؟!

فیلم داستان زنی به نام رویا – مهناز افشار – است که معلم پیانو است و در زندگی اش مشکلاتی به وجود می آید و...

این فیلم به شدت تحت تاثیر سینمای اصغر فرهادی است و البته کپی ضعیفی از آن است . مسئله ی خیانت مسئله ای نیست که خود معادی آن را کشف کرده باشد ، خیانت بارها در تایتانیک و... نشان داده شده . حتی خود فرهادی در " چهارشنبه  سوری " اش به بهترین شکل این مسئله را نشان داده .

بازی مهناز افشار اگر چه خیلی مورد توجه قرار گرفته – و الحق از پس نقش تا حدودی بر آمده – اما صحنه های تنهایی رویا و گریه هایش اصلا خوب از آب در نیامده . معلوم نیست چرا معادی برای چنین نقش پیچیده ای سراغ افشار رفته که سنش هم به نقش نمی خورد و به زور عینک و... سعی کرده اند سنش را بالا ببرند ! بازیگرانی مثل هدیه تهرانی یا هنگامه قاضیانی شاید برای این نقش مناسب تر باشند .

فیلم به هیچ وجه داستان جدیدی برایمان تعریف نمی کند و حداقل همان داستان تکراری خیانت را جدید برایمان تعریف نمی کند .

شاید یکی از نقاط قوت فیلم ، نقش نریمان – با بازی صابر ابر – باشد و سکانس طلایی فیلم از نظر من جلسه ی اهالی محل و ماجرای پیامک و... است که لحظه های خیلی خوبی شکل می گیرد . همینطور صحنه ی تمیز کردن پیانو توسط رویا و صداهای نامربوطی که از آن در می آید .

موسیقی این فیلم فوق العاده است و خیلی از جاها بار دراماتیک سکانس ها را به عهده دارد . این مسئله شاید برای معادی ضعف به حساب بیاید ، اما بدون شک برای کارن همایونفر – آهنگساز فیلم – موفقیتی بزرگ است . به اینها اضافه کنید آواز فوق العاده ی سالار عقیلی در کنسرت را .

در مجموع ، به نظر می رسد که معادی هم مشکل کارگردان هایی مثل علیرضا امینی را دارد و تاثیر گرفتن بیش از حدش از اصغر فرهادی به فیلمش ضربه ی سنگینی زده .

۱۷
بهمن
سومین فیلم ازسه گا نه ی رسول صدرعاملی پس از " شب " و " هر شب تنهایی "  .

فیلم با یک دعوای زن و شوهری در راه آهن شروع می شود که زن – پریوش نظریه – دارد برخلاف میل شوهرش – حمید فرخ نژاد – به مشهد می رود تا شفای فرزندش را از امام رضا ( ع ) بگیرد و در راه با زنی – با بازی بیتا فرهی – برخورد می کنند و...

فیلم اصلا نتوانسته به هدفش برسد و در بیشتر اوقات مخاطب دچار یکنواختی و خواب آلودگی می شود . فیلم دیالوگ های بسیار اندک و پیش پا افتاده ای دارد . به نظر می رسید بعد از ساختن دو فیلم قبلی سه گانه ی صدرعاملی ، کارگردان باید به بلوغ رسیده باشد و فیلمی به مراتب قوی تر از " شب " و " هر شب تنهایی " شاهد باشیم ، ولی این اتفاق عملا نمی افتد . فیلم اصلا منسجم عمل نمی کند و ما نمی فهمیم مشکل زن و شوهر چیست و چرا شوهر نمی خواهد زن به سفر برود ، در حالیکه به گفته ی خودش تنها سفر کردن را دوست دارد و این حق را برای خودش قائل است .

حمید فرخ نژاد اصلا انتظارها را برآورده نمی کند و به عنوان یک مرد بی منطق و گرفتار ظاهر شده و کارکردش در داستان مشخص نیست .

به عقیده ی من تنها نقطه ی قوت فیلم موسیقی آن است که ستار اورکی – آهنگساز فیلمهایی مثل جدایی نادر از سیمین – به خوبی از عهده ی کارش بر آمده .