نقش
چهارشنبه, ۱۱ اسفند ۱۳۹۵، ۱۱:۲۳ ب.ظ
از ساعت 11 صبح امروز که رفتم نمازخونه سازمان ختم یکی از همکارای جوونمرگ شده مون، داشتم فکر می کردم برای شهادت حضرت زهرا چیکار میتونم بکنم. دوست داشتم نقش خودمو بدونم و درست و به اندازه از عهده اش بر بیام. متاسفانه به جایی نرسیدم. گذشت و گذشت تا اینکه ساعت هفت شب تو اتوبوس داشتم می رفتم مترو که به خودم اومدم دیدم دارم آهنگ دامبولی گوش میدم. یادم نبود که وارد شب شهادت شدیم. هندزفری رو در آوردم و این تنها اقدام من برای شب شهادت بود. اقدامی از جنس کاری نکردن و انفعال که مطمئنا بهش افتخار نمی کنم. خیلی بده که تنها نقشت این باشه که هیچ کاری نکنی. مثل اینه که بهت بگن تو فقط کاری نکن که نرینی تو همه چی، لازم نکرده کاری بکنی. خلاصه که یه همچین اوضاعی.
- ۹۵/۱۲/۱۱